
یکی از ویژگیهای عرفانهای کاذب، «دعوت به خود» از سوی سرکردگان
این فرقههاست و این در حالی است که عارفان حقیقی همیشه با «دعوت به
خدواند» در جهت صراط مستقیم گام برمیدارند.
با بررسی منابع معتبر
هیچگاه مشاهده نشده است که عارفان حقیقی سالک را به خود دعوت کنند و همیشه
سالک تحت تاثیر توحید حقیقی و الگوگیری از پیامبران الهی و ائمه معصومین
قرار میگیرد، ولی در عرفانهای کاذب همیشه توحید و امامت تحت تاثیر اقطاب و
بزرگان فرقه قرار میگیرد و این موضوع تا جایی پیش میرود که ولایت مخصوص
خاتم انبیاء را برای خود قائل میشوند و ثمره ارسال پیامبران الهی و
کتابهای مقدس آسمانی را بیعت با اقطاب و بزرگان خود میدانند!
در بحث
توحید و خداشناسی در فرقه سیاسی صوفیه و عرفانهای کاذب به شباهتهای عجیب
آنها اشاره کردیم (کلیک کنید) که این خود سند محکمی بر بطلان این فرقه
سیاسی است.
در ادامه به بررسی افکار اشو (مروج عرفان جنسی) و عرفان صوفیه میپردازیم.